loading...

سایت تفریحی وسرگرمی آسیافان

دهقان پير، با ناله مي‌گفت: ارباب! آخر درد من يکي دو تا نيست، با وجود اين همه بدبختي، نمي‌دانم ديگر خدا چرا با من لج کرده و چشم تنها دخترم را«چپ» آفريده است؟! د

آخرین ارسال های انجمن

مرد فقیر واربابش

naser بازدید : 1197 دوشنبه 09 مرداد 1391 : 18:59 ب.ظ نظرات (0)

داستان آموزنده

دهقان پير، با ناله مي‌گفت: ارباب!
آخر درد من يکي دو تا نيست، با وجود اين همه بدبختي، نمي‌دانم ديگر خدا چرا با من لج کرده
و چشم تنها دخترم را«چپ» آفريده است؟!
دخترم همه چيز را دو تا مي‌بيند.


ارباب پرخاش کرد و گفت: بدبخت!
چهل سال است نان مرا زهر مار مي‌کني! مگر کور هستي، نمي‌بيني که چشم دختر من هم «چپ» است؟!

دهقان گفت: چرا ارباب مي‌بينم ...
اما ...
چيزي که هست، دختر شما همه‌ی اين خوشبختی‌ها را «دوتا» مي‌بيند ... ولي دختر من، اين همه بدبختي را ...

 

منابع:cloobfun.ir

bestonline.ir

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • موضوعات

  • سرگرمی
  • آرایش وزیبایی
  • فرهنگ وهنر
  • آشپزی وتغذیه
  • روانشناسی
  • زندگی زناشویی
  • بازار
  • سلامت
  • کامپیوتر واینترنت
  • تصاویر
  • دنیای مد
  • آهنگ
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 1600
  • کل نظرات : 504
  • افراد آنلاین : 38
  • تعداد اعضا : 2118
  • آی پی امروز : 235
  • آی پی دیروز : 409
  • بازدید امروز : 415
  • باردید دیروز : 879
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2,947
  • بازدید ماه : 22,607
  • بازدید سال : 295,629
  • بازدید کلی : 7,375,322