پیتر هشت سال و نیمش بود و به یک مدرسه در نزدیکی خونشون میرفت. او همیشه پیاده به آن جا میرفت و بر میگشت، و همیشه به موقع برمیگشت، اما جمعهی قبل از مدرسه دیر به خانه آمد. مادرش در آشپزخانه بود، و وقتی او (پیتر) را دید ازش پرسید «پیتر، چرا امروز دیر آمدی»؟
آخرین ارسال های انجمن
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
2 | 88 | mohsenporali |
![]() |
1 | 127 | mohsenporali |
![]() |
1 | 69 | mohsenporali |
![]() |
1 | 572 | mohsenporali |
![]() |
1 | 255 | elhamrezaii1369 |
![]() |
0 | 22 | amir14364 |
![]() |
0 | 45 | reyhanehseo82 |