خبری ازت ندارم خیلی بیتاب تو بودم
اومدم سراغت اما پر گریه شد وجودم
خیلی دلتنگ تو بودم گل مهربون و نازم
نمی دونم چرا اینجام یا اصلا چم شده بازم
به ادامه مطلب بروید
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
اجرای پارتیشن اداری شیشه ای | 0 | 9 | seogoodgirllll |
خرید سرویس چوب | 2 | 96 | mohsenporali |
چهارچوب فلزی درب ضد سرقت | 1 | 136 | mohsenporali |
اجزاء تشکیل دهنده اسکلت فلزی | 1 | 77 | mohsenporali |
کشتی کج(آشنایی با کشتی کج) | 1 | 578 | mohsenporali |
درب ضد سرقت بهتر است یا انواع حفاظ های خانگی؟ | 1 | 263 | elhamrezaii1369 |
نمایندگی بوتان منطقه 4 | 0 | 27 | amir14364 |
خبری ازت ندارم خیلی بیتاب تو بودم
اومدم سراغت اما پر گریه شد وجودم
خیلی دلتنگ تو بودم گل مهربون و نازم
نمی دونم چرا اینجام یا اصلا چم شده بازم
به ادامه مطلب بروید
ماه من
هنوزم میشینمو سر رو زانو میگیرم
گریه میکنم برات کمی آروم میگیرم
نمیشه با تو نبود
نمیشه از تو نخوند
نمیشه حرفی نزد
نمیشه که بی تو موند
منم اینجا رو زمین تو توو سقف آسمون
نرو پشت ابر غم یکمی پیشم بمون
آخه تو ماه منی ولی پنهونی ازم
میدونم یه دونه ای تو چی میدونی ازم؟؟...
تو را با غیر می بینم،صدایم در نمی آید
دلم می سوزد و کاری ز دستم بر نمی آید
نشستم،باده خوردم،خون گریستم،کنجی افتادم
تحمل می رود اما شب غم سر نمی آید
توانم وصف جور مرگ و صد دشوارتر زان لیک
چه گویم جور هجرت چون به گفتن در نمی آید
چه سود از شرح این دیوانگی ها،بی قراری ها ؟
تو مه ، بی مهری و حرف منت باور نمی آید
آمـدي، جـانـم بـه قـربـانـت ولــي حـالا چـرا بي وفـا حـالا کــه من افـتــاده ام از پـا چـرا
نوشـدارويي و بعـد از مرگ سهـراب آمدي سنگدل اين زودتر مي خــواستي، حالا چـرا
سن یاریمین قاصیدی سن
اگلش سنه چاى دئمیشم
خیالینى گوندرهیب دیر
بس کى من آخ- واى دئمیشم
...
به به ای خانم قشنگ و ملوس
که قدم میزنی به مثل عروس
آخر این هفته، جشن ازدواج ما به پاست / با حضور گرم خود، در آن صفا جاری کنید
ازدواج و عقد یک امر مهم و جدی است / لطفاً از آوردن اطفال، خودداری کنید
بر شکم صابون زده، آماده سازیدش قشنگ / معده را از هر غذا و میوه ای عاری کنید
شدم با چت اسیر و مبتلایش / شبا پیغام می دادم از برایش
به من می گفت هیجده ساله هستم / تو اسمت را بگو، من هاله هستم
بگفتم اسم من هم هست فرهاد / ز دست عاشقی صد داد و بیداد
باز باران با ترانه
با گوهرهاي فراوان
مي خورد بر بام خانه
يادم آرد روز باران
گردش يك روز دیرین
خوب و شیرین
توي جنگل هاي گيلان
كودكي ده ساله بودم
چه می شد دستانم به دستانت گره می شد
چه می شد آغوشم در آغوش خوش تو جا می شد
چه می شد اشک هایم با لبخندت یکی می شد
چه می شد بوسه هایم بر گونه های سرخت جاری می شد
چه می شد گل هایی را که هدیه دادم
در قلب تو سبد سبد عشق می شد .
یه حساب در بانک مهر و صفا باز کن تا من میلیون ها بوسه به حسابت واریز کنم ، یادت نره حساب جاری باز کنی
منم مجنون...... منم افسون.....
منم خسته از اين لحظه
تويي ليلي!! تويي سيلي!!
رواني از پس پرده!!
منم عاشق.... منم سارق.....
منم ديوانه خسته
تعداد صفحات : 6