loading...

سایت تفریحی وسرگرمی آسیافان

داستان مادرواقعی,داستان بسیار جالب,داستان عبرت آموز,داستان مادرزحمت کش,داستان آموزنده,داستان های آموزنده,داستان پندآموز,Informative stories,dastane amozande,dastan jaleb

آخرین ارسال های انجمن

مرد خوشبخت(داستان آموزنده)

naser بازدید : 1302 شنبه 10 تیر 1391 : 1:49 ق.ظ نظرات (0)

داستان آموزنده

پادشاهی پس از اینکه بیمار شد گفت: `نصف قلمرو پادشاهی ام را به کسی می دهم که بتواند مرا معالجه کند`.


تمام آدم های دانا دور هم جمع شدند تا ببیند چطور می شود شاه را معالجه کرد، اما هیچ یک ندانست.

تنها یکی از مردان دانا گفت:

مادرواقعی!!!

naser بازدید : 1531 سه شنبه 19 اردیبهشت 1391 : 1:09 ق.ظ نظرات (2)


مامان و بابا داشتند تلویزیون تماشا می کردند که مامان گفت: "من خسته ام و دیگه دیر وقته، میرم که بخوابم".

مامان بلند شد، به آشپزخانه رفت و مشغول تهیه ساندویچ های ناهار فردا شد، سپس ظرف ها را شست، برای شام فردا از فریزر گوشت بیرون آورد، قفسه ها را مرتب کرد، شکرپاش را پرکرد، ظرف ها را خشک کرد و در کابینت قرار داد و کتری را برای صبحانه فردا از آب پر کرد. بعد همه لباس های کثیف را در ماشین لباسشویی ریخت، پیراهنی را اتو کرد و دکمه لباسی را دوخت. اسباب بازی های روی زمین را جمع کرد و دفترچه تلفن را سرجایش در کشوی میز برگرداند. گلدان ها را آب داد، سطل آشغال اتاق را خالی کرد و حوله خیسی را روی بند انداخت.

 

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • موضوعات

  • سرگرمی
  • آرایش وزیبایی
  • فرهنگ وهنر
  • آشپزی وتغذیه
  • روانشناسی
  • زندگی زناشویی
  • بازار
  • سلامت
  • کامپیوتر واینترنت
  • تصاویر
  • دنیای مد
  • آهنگ
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 1600
  • کل نظرات : 504
  • افراد آنلاین : 56
  • تعداد اعضا : 2118
  • آی پی امروز : 394
  • آی پی دیروز : 168
  • بازدید امروز : 1,521
  • باردید دیروز : 227
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 5,031
  • بازدید ماه : 24,691
  • بازدید سال : 297,713
  • بازدید کلی : 7,377,406