loading...

سایت تفریحی وسرگرمی آسیافان

مجله تفریحی واینترنتی آسیافان با بهترین مطالب اینترنت در اختیار شما میباشد

آخرین ارسال های انجمن

dastane tanz va jalebe neshanehaye zan va shohar

boos8888 بازدید : 1677 پنجشنبه 22 دی 1390 : 0:51 ق.ظ نظرات (4)
زن و مرد از راهی می رفتند، ماموران آنها را دیدند وآنها را خواستند!
پرسیدند شما چه نسبتی با هم دارید؟
زن و مرد جواب دادند زن و شوهریم
ماموران مدرک خواستند،
زن و مرد گفتند نداریم !
ماموران گفتند چگونه باور کنیم که شما زن و شوهرید ؟!
زن و مرد گفتند …

برای ثابت کردن این امرنشانه های فراوانی داریم … !

اول اینکه آن افرادی که شما می گویید دست در دست هم می روند،
ما دستهایمان از هم جداست!

دوم، آنها هنگام راه رفتن و صحبت کردن به هم نگاه می کنند،
ما رویمان به طرف دیگریست!

سوم آنکه آنها هنگام صحبت کردن و راه رفتن،با هم با احساس حرف می زنند،
ما احساسی به هم نداریم!

چهارم آنکه آنها با هم بگو بخند می کنند،
می بینید که، ما غمگینیم!

پنجم، آنها چسبیده به هم راه می روند،
اما یکی ازما جلوترازدیگری می رود!

ششم آنکه آنها هنگام با هم بودن کیکی، بستنی ای، چیزی می خورند،
ما هیچ نمی خوریم!

هفتم، آنها هنگام با هم بودن بهترین لباسهایشان را می پوشند،
ما لباسهای کهنه تنمان است.. !

هشتم، …

ماموران گفتند
خیلی خوب،
بروید،
بروید،..
فقط بروید … !

kelas avali +30

boos8888 بازدید : 2231 پنجشنبه 22 دی 1390 : 0:48 ق.ظ نظرات (3)
یه پسر بچه کلاس اولی به معلمش میگه :

خانوم معلم من باید برم کلاس سوم

معلمش با تعجب میپرسه برای چی ؟

اونم میگه :

آخه خواهر من کلاس سومه اما من از اون بیشتر میدونم و باهوش ترم.

توی زنگ تفریح معلمه به مدیر مدرسه موضوع رو میگه اونم خوشش میاد میگه بچه رو بیار تو دفتر من چند تا تست ازش بگیریم ببینیم چی میگه ، معلمه زنگ بعد پسره رو میبره تو دفتر بعد خانوم مدیره شروع میکنه به سوال کردن :

خوب پسرم بگو ببینم سه سه تا چند تا میشه اونم میگه:

نه تا

دوباره میپرسه نه هشت تا چند تا میشه اونم میگه :

هفتادو دو تا

همینجوری سوال میکنه و پسره همه رو جواب میده دیگه کف میکنه به معلمش میگه به نظر من این میتونه بره کلاس سوم

خانوم معلم هم میگه بزار حالا چند تا من سوال کنم،
میگه پسرم اون چیه که گاو چهار تا داره اما من دو تا دارم؟
مدیره ابروهاشو بالا میندازه که پسره جواب میده :

پا

دوباره خانوم معلمه میپرسه:
پسرم اون چیه که تو توی شلوارت داری اما من تو شلوارم ندارم
مدیره دهنش از تعجب باز میشه که پسره جواب میده :

جیب

دوباره خانوم معلمه سوال میکنه:
اون چه کاریه که مردها ایستاده انجام میدن اما زن ها نشسته و سگ ها روی سه پا
تا مدیره بیاد حرف بیاره وسط پسره جواب میده :

دست دادن

باز معلمه سوال میکنه :
بگو ببینم اون چیه که وقتی میره تو سفت و قرمزه اما وقتی میاد بیرون شل و چسبناک
مدیره با دهان باز از جاش بلند میشه که بگه این چه سوالیه که پسره میگه:

آدامس بادکنکی

دیگه مدیره طاقت نمیاره میگه :

بسه دیگه این بچه رو بزارید کلاس پنجم من خودم همه سوالهای شمارو غلط جواب دادم!

متن عاشقانه

mahdivoroojak بازدید : 2178 چهارشنبه 21 دی 1390 : 14:49 ب.ظ نظرات (3)
می دونی میخوام از چی بگم...؟ می خوام بگم ای تویی که تمام لحظه های زندگیم شدی ای تویی که شبا می آیی پیشم تا ازتاریکی و تنهایی نترسم ای تویی که رفتی تو قلبم خودتو جا کردی...

s.........m........s

mahdivoroojak بازدید : 1420 چهارشنبه 21 دی 1390 : 14:46 ب.ظ نظرات (1)
شال و کلاه می بافم با خیالت تا در سرمای نبودنت یخ نبندم . ღ♥ღ کاش میشد بدانی که فراموش کردنت مثل برآورده شدن آرزوهایم محال است . ღ♥ღ

جملات عاشقانه

mahdivoroojak بازدید : 2362 چهارشنبه 21 دی 1390 : 14:43 ب.ظ نظرات (5)

هل هر جا که باشي قاصد شکفتني توي بهت و دغدغه ناجي قلب مني/پاکي ابي و ابر نه خدايا شبنمي قد آغوش مني نه زيادي نه کمي/منو با خودت ببر اي تو تکيه گاه من خواستني هر چه که هست تو بخواي من حاضرم/اي بوي تو گرفته تن پوش کهنه من چه خوبه با تو رفتن رفتن هميشه رفتن

یه متن خیلی رمانتیک

mahdivoroojak بازدید : 1872 چهارشنبه 21 دی 1390 : 14:39 ب.ظ نظرات (1)
تلخی جدایی های موقت از تو آنچنان دردآور است که دل هوس مردن می کند. ولی همیشه به دلم نهیب می زنم برای مردن هم باید باشی. بی تو حتی مردن هم خنده دار می شود. دلم مثل همیشه هوایی ست

اثبات عشق..........این داستان واقعیست

mahdivoroojak بازدید : 1634 چهارشنبه 21 دی 1390 : 14:38 ب.ظ نظرات (0)

پس از کلی دردسر با پسر مورد علاقه ام ازدواج کردم... ما همدیگرو به حد مرگ دوست داشتیم. سالای اول زندگیمون خیلی خوب بود... اما چند سال که گذشت کمبود بچه رو به وضوح حس می کردیم. می دونستیم بچه دار نمی شیم. ولی نمی دونستیم که

یک داستان عاشقانه جدید حتما بخونید

mahdivoroojak بازدید : 2223 چهارشنبه 21 دی 1390 : 14:32 ب.ظ نظرات (18)

شب عروسیه، آخره شبه ، خیلی سر و صدا هست. میگن عروس رفته تو اتاق لباسهاشو عوض کنه هر چی منتظر شدن برنگشته، در را هم قفل کرده. داماد سروسیمه پشت در راه میره داره از نگرانی و ناراحتی دیوونه می شه. مامان بابای دختره پشت در داد میزنند: مریم ، دخترم ،

اس ام اس خنده دار جدید1

naser بازدید : 1622 دوشنبه 19 دی 1390 : 18:10 ب.ظ نظرات (3)

غضنفر داشته میرفته خونه

خونه شون هیشکی نبوده

میره رو پیغام گیر !

.

.

.

میدونید تفاوت بحرین و استقلال چی بود؟

بحرین ده نفره شیش تایی شد،استقلال یازده نفره !

.

.

.

یادش بخیر ! یه روزی آدما به جای شماره به هم دل می دادن !
 

اس ام اس های عاشقانه

naser بازدید : 1636 دوشنبه 19 دی 1390 : 18:05 ب.ظ نظرات (2)

 

آنکه مست آمد و دستى به دل ما زد و رفت ، دراین خانه ندانم به چه سودا زد و رفت ،

خواست تنهایى ما را به رخ ما بکشد تنه اى بر در این خانه تنها زد و رفت.

.

.

.

دلم به بهانه همیشگی گریست بگذار بگرید و بداند هر آنچه خواست هیچوقت نیست

.

.

.

از گلچین امیدهایت چتری برایم بفرست که خیس دلتنگیت نباشم!
 

تعداد صفحات : 160

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • موضوعات

  • سرگرمی
  • آرایش وزیبایی
  • فرهنگ وهنر
  • آشپزی وتغذیه
  • روانشناسی
  • زندگی زناشویی
  • بازار
  • سلامت
  • کامپیوتر واینترنت
  • تصاویر
  • دنیای مد
  • آهنگ
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 1600
  • کل نظرات : 504
  • افراد آنلاین : 20
  • تعداد اعضا : 2116
  • آی پی امروز : 202
  • آی پی دیروز : 416
  • بازدید امروز : 386
  • باردید دیروز : 1,956
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 11,459
  • بازدید ماه : 34,757
  • بازدید سال : 241,971
  • بازدید کلی : 7,321,664