یکی
دیگر از نگرانیها و وحشت فرمانروایان، شورش علویان علیه آنان بود. از
این رو عباسیان در برابر آن، موضعى قاطعانه میگرفتند تا پیش از آنکه رشد
یابد و گسترش پیدا کند، آن را در نطفه خفه کنند و بقایاى آن را تعقیب
نمایند تا از دست آن آشوبها رهائى یابند. بدیهى است که این چاره جویى و
جلوگیرى، با همه وسایل قهرآمیز و سرکوبى وحشیانه صورت میگرفت.
در
این نظرگاه کینه آمیز نسبت به علویان، (حرکت ضد علوى)، بین خلیفه و
فرمانده و وزیر و ترکان که در آن اوقات در سامره پایتخت عباسیان حضور
پررنگی داشتند، تفاوتى وجود نداشت. چنانکه طبقه ذی نفع و برخوردار از همه
امتیازهاى طبقاتى و همه فرماندهان و متنفذان که اعلام صلح و جنگ در دست
آنان بود نیز در آن حرکت ضد علوى مانند دیگران بودند.
در آن
هنگام، دولت عباسیان به علت سیاست ظالمانه خود دچار ناتوانى و پاشیدگى و
گسیختگى شده بود و از اندک جنبش علویان به وحشت مى افتاد و از سایه آنان
نیز به هراس گرفتار مى آمد. از این روى، در مقابل آنان روشى خشن پیش
گرفته و شورشیان علیه خود را به بدترین عقوبت مىآزردند.
انقلابیون
علوى اگر در خود احساس قدرتى میکردند و پیروانى فراهم مى آوردند، در مى
یافتند که باید برنامه اى تهیه کنند و نقشه اى طرح نمایند تا بر
ضدحکمرانان فاسد و منحرف خروج کنند. در بیشتر قیامها با شعار «رضا از آل
محمد» مردم را فرا میخواندند و منظورشان از آن شعار، بهترین شخص از آل
محمد (ص) بود و به اعتقاد آنان کسى بهتر از حضرت امام هادى (ع) وجود نداشت.
انقلابیون با آن شعار همه گیر و گسترده، روش جنگى جالبى به کار
مىبردند تا بتوانند نام امام را پنهان دارند تا اگر انقلابیون شکست
خوردند، امام در برابر دستگاه حاکم، در موضع اتهام و گرفتارى قرار نگیرد. و
خوب می دانستند که امام (ع) زیر نظر جاسوسان و خبرچینان دولتى قرار دارد و
اگر بر ضد حکومت، به ایجاد عصیان و تمرد، متهم شود، ممکن است به قتل برسد.
شایان ذکر است که امامان ـ علیهم السلام ـ مبارزه مسلحانه و
رویارویى مستقیم با حکام جور را به انقلابیون علوى محول میکردند تا وجدان
و اراده امت را برانگیزند و آنان را ضد انحراف دولت به مقاومت آموخته
کنند. آنان با فداکارى مستمر مىکوشیدند تا وجدان و اراده اسلامى را از
سقوط نگاه دارند. و این یکی از راههای مبارزه با ظلم و جور سمتگران عصر
آنان بود. امام هادی ـ علیه السلام ـ نیز از این قاعده مستثنی نبودند.
ایشان
نیز ضمن اینکه تحت مراقبت شدید عباسیان بود ولی از مبارزه با دستگاه ظلم و
جور غافل نشده و از انقلابیون و بیداران امت در این امر مهم استفاده
میکردند. اما چون حکومت قدرت و سلطنت خود را در خطر دید؛ امام را به شهادت
رساندند و بدین وسیله برای مدتی بیشتر، سلطنت خود را حفظ نمودند.