glass_heart
![](http://s2.picofile.com/file/7351847311/karbar_m.png)
ارسالها : | 4 |
عضويت : | 20 /11 /1390 |
محل زندگي : | کرج |
سن : | 27 |
تشکر شده : | 3 |
|
الهی
الهی الهی تنهایی ام مسکوت بود رسوایی ام مشهود! الهی غم درون دیده ام غم بی یاد و خاطر الهی غم من بی خون است . بی رنگ! همچون مرگ زبون است. غم من بیداری نیست ،خاموشی است ! سکوت و فراموشی است! ولیکن غم، غمی کاریست!!! الهی غم من ، بی سامان در این حیران چونان بادی که سرگردان که می آید نمی ماند ! ولیکن سیه روی و سیه یاد است نمی پاکد! بسا چرکی است رسواگون به شستن هم دوایی نیست ، به رفتن هم همین درد است !!! الهی این غمم درد است ،غم پربار و پر برگ است !؟غمم بی بار وبی برگ است همین گویم غمی بی بار وبی برگ است !! غمم سنگین نامرد است .الهی من یتیم یاد و خاطر را در این غم جستجو کردم ،در این درد بی صدا کردم که خاطر را نرنجانم ، الهی من نمی گریم که خون غم نگاهم را نپوشاند ببینی تو !! که من دردم که من تنها ترین فردم که من تنهای بی مقدار چه دردی را گذر کردم ! الهی این غمم کوچک ولی کاری! بگو دیگر نمی آید بگو دیگر نمی ماند! مرادیگر نرنجاند .
|
|
جمعه 21 بهمن 1390 - 16:09 |
|